شاخه های انقلاب: جنبش سبز

   "حقیقت" اگرچه در فلسفه شاید مبهم و حتی اساسا وجود نداشته باشد اما در موارد خاص می توان از حقیقت گفت و حتی برای آن مصداق یافت. از جمله در همه انقلاب های تاریخ و برای ما ایرانیان انقلاب بهمن 57؛ آن خلا فوق العاده که متاسفانه من و نسل من از لمس آن بی بهره ماندیم بستر بروز آزادی های متعالی و پهنه عمومی شدن آن چیزی بود که ما به آن "سیاست رهایی بخش" می گوییم. از این رو جنبش سبز می تواند و باید ادعای دفاع از انقلاب بهمن 57 را داشته باشد. به گواه تاریخ حکومت های برآمده از انقلاب رابطه ای چون دوستی خاله خرسه با انقلاب برخواسته از آن داشته اند، دولت های آمریکای جنوبی، شوروی سابق و حتی فرانسه عصر روشنگری نمونه های خوبی برای این ادعا هستند.

   می توان و باید از انقلاب بهمن 57 دفاع کرد چراکه جلوه زبونی حکومت زورگو در برابر جنبش ضد زود بود. اعتقاد داریم جنبش سبز نیز جنبشی ضد زور و اتفاقا به مراتب آگاهانه تر از جنبش های پیش از انقلاب بهمن 57 است، پس باید هویت تاریخی خود را در بهمن 57 بازیابد و از آن دیدگاه راه گزیند. اگرچه می توان موضعی انتقادی حتی به انقلاب بهمن 57 داشت.

   باید به انقلاب ۵۷ وفادار ماند چون بزرگمردانی چون آقای طالقانی و مهندس بازرگان برای آن کوشیدند(۱۶ بهمن سالگشت تشکیل دولت موقت از سوی مهندس بازرگان).


تو همان لذت پوچ حل شدن معادله به وقت گره خوردن مسئله ای... ای زندگی سگی! 

"از بیانات مقام معظم دمدمی در دیدار صمیمانه با جمعی از مسائل elec3" 

 

و حالا تفسیر خبر از تنها کانل سیمای دمستان: از نشانه ای فتح قله های علم و پیشرفت در جهان این است که یک روز قطارهایمان برهم می کوبند و دقیقا روز بعداش هواپیمایمان با پوز بر روی باند تشریف می آورند. ایما گمان می کنیم همینطور سریع قله های جهان را یکی-یکی فتح کنیم ممکن است بقیه ملل حسود، بخصوص این انگلیسای چشچپ چشممان بزنند، از این رو به مسئولین امر توصیه می شود در راستای فتح قله های جهان اینقدر واکنش سریع نباشند.