عاشورا: روز غرورهای مجروح

در زندگی توده مردم ما -که زندگیش توده ای انباشته از عقده ها و رنج ها و جراحت ها است و آرزوهای مرده و امیدهای به بادرفته و خواستن های سرکوفته و عشق های بی سرانجام و خشم های فروخورده، وهمه نبایستن و نخواستن، و نتواسنتن و نگذاشتن و نشدن و نگفتن و نرفتن و نه و نه، و نه! عاشورا زانوی مهربان سرنهادن و دامن محرم گریستن نیز هست و در این فاجعه هولناک بشری، هرکسی فاجعه خویش را نیز می نالد و دل هایی که، در این روزگار، نه حق انتخاب، که حق احساس، و چشم هایی که نه نگاه، که حق اشک، و حلقوم هایی که نه فریاد، که حق ناله نیز ندارند، از عاشورا است که حق های از دست رفته خویش را، هرساله، می ستانند و نیز، غرورهای مجروحی که به نالیدن محتاج اند، اما شرم دارند، و تحمیل آرامش بر چهره هایی که طغیان ها را در خویش کتمان می کنند، آنان را «شهیدی ساخته است که بر روی زمین گام بر می دارد» و به هر کجا می گریزد کربلا است، و هر ماهی که بر او می رسد محرم، و هر روزی که بر او می گذرد عاشورا... - علی شریعتی، حسین وارث آدم

حرکت ها بر چند قسم اند: حرکت خودجوش، حرکت خودسر و حرکت خودکار بر روی کاغذ. همین و دیگر هیچ!