کچل مشکوک در خیابان

   کله کچل و چهره استخوانی لوزی شکل و قیافه جدی، چیزی شبیه کاریکاتور خودش از او ساخته بود. موها تازه روییدن گرفته بودند و کله کچل کیوی را در ذهن تداعی می کرد؛ کسی چه می داند عرق ریزان زیر آفتاب با روزنامه ای در دست و موبایلی باندپیچی شده به سبک مومیایی های باستانی به چه فکر می کرد؟ شاید بیشتر از هر چیز به تصویر "خرسک بامزه" هک شده بر روی شلوارکی که دیروز پس از جستجوی فراوان خریده بود...
نظرات 13 + ارسال نظر
بوسه دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:04 http://www.bose.blogsky.com

سلام دوست من
امید وارم حالت مثل همیشه خوب باشه.
وبلاگ خوبی داری .
*******************
یه روز اومدی، مثل موج دریا
بوی پیرهنت، مثل حواب و رویا
سایه های ما، رو شنهای ساحل
پا به پا بی صدا، غرق تمنا
یه روز اومدی، تو سکوت دردم
سر به راه شد این، دل دوره گردم
حالا چی شده، که می خوای جدا شی؟
چی شده ، تو بگو من چه کردم؟
************************
موفق و سربلند باشی خوبم
خدا نگهدار.مواظب خودت باش

someone دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:15 http://yaveh-gooyan.blogsky.com

باید آدم جالبی بوده باشه برای فضولی ...
من اگه بودم تا نمی فهمیدم آخر ماجرا چی هست ول نمی کردم ..


موفق باشی

یوسف دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 14:30 http://littlestar.persianblog.ir

عجب چهره خنده دار و مضحکی توصیف کردی..اما من نفهمیدم آخرش چی شد!!

مرجان دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 16:15 http://anemone.blogsky.com

به دلم برات شده این کچل مشکوک در خیابون خوده خودت باشی .... خدا رو شکر که موهاش داره درمیاد :)

دمدمی ؟ به نظر میاد از اینکه صمیمی باهات حرف بزنن خوشت نمیاد

اگه کامنتم توی پست قبلت ناراحتت کرده من معذرت میخوام ... من اینجا با دوستان شوخی می کنم و اصلا قصد اهانت ندارم ..... ببخشید تکرار نمیشه

مهرگان سه‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:34 http://bandarmehr.blogfa.com

سلام . هر چی نوشتم پرید!
اول بگو ببینم طرف کی بوده؟
این وقت ظهر تو گرما و هوای شرجی چی کار میکرده؟
روزنامه اش چی بوده ؟(چپی یا راستی؟)
شلوارک رو برای کی خریده بود ؟
و...

مرجان سه‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 14:43 http://anemone.blogsky.com

کاش لااقل جواب کامنتها رو میدادی آدم تکلیفشو بدونه :( کامنتا که بی جواب بمونه آدم فکر می کنه انگاری با خودتو و همه قهری :(

راستی مطمئنی متولد ۶۳ هستی ؟؟!!؟؟!!؟؟

عبداله سه‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:50 http://damdami.blogsky.com

مرا عهدیست با جانان..............
سلام و درود بر دوست خوب من و خدا
ان همه ناز و تنعم که خزان می فرمود
عاقبت در قدم باد بهار اخر شد
خوش امدی سالار دلتنگت بودیم
به سلامتی هرچی دمدمیه:ر ی د م توی رژیم




در پناه هو

سارا چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 19:48 http://www. irsedna.persianblog.ir

مسئله ربط زیادی به میزان احترام ندارد راستش...
مدت هاست که می خواهم آپ کنم ولی ...
نه چیزی هست برای نوشتن، نه چیزی برای خواندن، نه چیزی برای داشتن و نه حتی چیزی برای خواستن.

آن وبلاگ مثلا ادبی است، چقدر ناله و گلایه بنویسم آنجا؟
خوب خدا رو شکر که شما برگشتی و می نویسی.
من هم دارم سعی خودم رو می کنم، باور کن.

پرنسس پنج‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:04 http://www.eshtebahezanan.blogfa.com

عرق ریزان زیر آفتاب با روزنامه ای در دست و موبایلی باندپیچی شده به سبک مومیایی های باستانی به تصویر "خرسک بامزه" هک شده بر روی شلوارکی که دیروز پس از جستجوی فراوان خریده بود...فکر می کرد!
اوه پسر عجب تفکری!! (خواننده)
سلام
خوشحالم که خوشحالی

سارا جمعه 23 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:51 http://www.irsedna.persianblog.ir

کچل مشکوک محترم! وجدان اینجانب بیدار شد!

نجفی خواه شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 17:34

خوش آمد به بازگشت دوباره.ما که رفته ایم! موفق باشی.

مرجان شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 17:47 http://myn.blogsky.com

سلام کچل مشکوک جون :دی

من صاحب همون کامنت پایینی هستم ... ولی خونه قبلیمو زدم منفجر کردم ... اینو تازه ساختم :دی
نمیخوام از دستت بدم ((= غشمولک

شبنم یکشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 19:39 http://likeme.blogfa.com

سلام
منو یادته ؟؟؟ شما ----> سارا ----> من
----
سارا گفت سربازی رفتین ، برگشتین !!!! چرا من نفهمیدم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد