آن زمان که هم خودم اسلامی بودم(!) و هم در انجمن معاون دبیر، بطبع باید از دیدگاه های خودم و انجمن نیز دفاع می کردم. بعد از رمضان آن سال ها یکی از دوستان که واقعا موجود عجیب و غریبی بود و هست به من گفت: مگر رمضان ماه میهمانی خدا نیست؟ گفتم چرا! گفت پس چرا وقتی تمام می شود بجای اینکه عزا بگیرید جشن می گیرید؟ گفتم ای بابا خوب عید است دیگر! ملت برای هر عیدی جشن می گیرند و ... کلی سفسطه کردم و طرف توجیه شده - نشده دست از سرم برداشت تا من که برای خودمان کسی بودم جلوی یک دانشجوی معمولی کم نیاورده باشم!
الان اما همین مسئله بشکلی دیگر برای خودم مطرح شده که این مومنین عزیز مهمانی ای با آن عظمت را به یک روز جشن می فروشند! اصلا در قید نیستند که چه چیزی را دارند از دست می دهند!
کلا با دینداران بحث کردن به نظر من کاری بیهوده است چون این عزیزان از دوپینگ متافیزیک و الهیات استفاده می کنند بحث از روال منطقی خارج می شود و آدم خلع سلاح می شود. مثلا پدربزرگ بنده که عمری قرآن می خوانده و روز خود را با آن آغاز می کرد پایان می داد، اکنون چشمش باید عمل شود(دعا کنید خوب شود) که اگر نمی شد می گفتند: ببینید فلانی به خاطر قرآن خواندن چشمش ماشاالله هنوز روشن است! اما الان که چنین شده می گویند: حتما خیریتی بوده احتمالا بلای بدتری بوده به این شکل رفع شده!!
شکر و سپاس هم که خرج ندارد؟! ما هم نا شکری نمی کنیم: پروردگارا راضی ایم به رضای تو!
سلام/ حسین جان توصیه میکنم کتاب ( استبداد در ایران ) تالیف آقای حسن قاضی مرادی را بخوانید ! احتمالا پاسخ سئوالتان را انجا خواهید یافت!
سلام .. زنده باشی حسین جان .. وقتی مطلبت را خواندم همین از طرز نگارشت دریافتم که باید روشنگری را با مکتب شریعتی آغازیده باشی .. شجاعت قلمتان قابل تحسین است .. موفق باشی
با پارادوکس ها پوسته ی که دید را گرفته فرا می ره باید شروع قلم را داد و رفت تا بیفتد پرده و کنار بزنیم هر چی ری ... و ما لوم ...
جان؟!
ادبیات بنده آنقدر خوب نیست که کامنت شما را دکود کنم!
راستی که این ها می تونند پارادکس باشند. اما این همه چقدر بنیادی و نا چه حد اساسی است؟
اتفاقا بنیادی اند دوست من. این اصلا جالب نیست که مدرنیته از سر و روی جامعه ای ببارد اما متن جامعه همچنان در بند سنت باشند. ما غافل از خیلی مسائل اینچنینی با نظرها انتقادهای کلی راه بجای نمی بریم من معتقدم باید مصادیق را اول یافت. حق یارتان
اشتراوس یک بحثی دارد درباره دین می گه هیچوقت شما نمی تونید یک معتقد رو مجاب کنید دست از دینش بر داره.
قربان من هم شما رو لینک کردم
موفق باشید
به نام خدا
سلام و درود
این پستت رو خوندم و تشکر و درمورد سفسطه بحث با مسلونها هم که متافیزیک پناه میبرند باهات موافقم
با فیلتر شکن و متنی با عنوان مبارزه در متن زندگی و دوآهنگ یاردبستانی و آزادی برای موبایل به روز هستم
آماده دریافت پیشنهادها , نظرها و خبرهای شما هستم
یا حق
مهم اینه که خودت درست فکر کنی . همین که به دنبال بهترینت می گردی خودش کلیه! موفق باشی
سلام
قبل از هر چیزی از اینکه به وبلاگ من سر زدید ممنونم و خوشحالم با وبلاگ شما آشنا شدم.
می بخشید کمی دیر سر زدم.
این پست شما رو خواندم. همه ما بلاگرها برای پدربزرگ شما دعا می کنیم.
هیچ وقت از خدا ناامید و مایوس نشو. ناشکری هم هرگز.
امیدت به خدا باشه. کسانی هم که به دنبال دشمنی با دین هستند با هیچ چیزی راضی نمی شوند. پس نه خودتان را خسته کنید و نه در دین شک کنید.
موفق باشید.
فرو شده گی های خوبی برای انگشت گذاشتن هست که ضمیر برجسته ای می خاهد برای رو کردن خودمان هرچی دیگران ریدن ما نه خوریم